ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
شعر دورهی مشروطیت بازتاب شکل هنری همان مسائل اجتماعی است؛ بهگونه ای که از قالبهای کمتر استفادهشده در شعر کلاسیک، مانند مستزاد که قالبی تفنّنی برای شاعران کلاسیک بود. بهمنظور بیان مسائل اجتماعی بهوفور استفاده کردند و قالب غزل را که تا آن هنگام فقط برای معشوق زمینی یا آسمانی به کار میرفت، برای مفاهیم سیاسی و انتقاد از حکومت به کاربردند که غزلهای فرّخی یزدی در این خصوص برجستهتر است.
سوگواران را مجال بازدید و دید نیست بازگرد ای عید از زندان که ما را عید نیست
عید نوروزی که از بیداد ضحاکی عزاست هرکه شادی میکند از دودهی جمشید نیست
وای بر شهری که در آن مزد مردان درست از حکومت غیر حبس و کشتن و تبعید نیست
(فرّخی یزدی)
همچنین عدم استفاده از واژگان متکلّف برای ایجاد ارتباط با عامهی مردم از ویژگیهای سبکی اشعار دورهی مشروطه است.
پادشه بر ضد ملت، ملت اندر ضد شاه زین مصیبت، آه، آه
چون حقیقت بنگری هم این خطا، هم آن خطاست درد ایران، بیدواست
(اشرف الدین گیلانی)
در زمینهی عوامل برونمتنی نیز ناامنی، غارت و چپاول اموال مردم از طرف عمال حکومتی و راهزنان در اشعار این دوره منعکس است.
پافشاری پی حق خود اگر ملت داشت مال او غارت یک دستهی عیاش نبود
(فرّخی یزدی)
کرد پامال ستم قریه و آبادی را خواست تا جلوه کند مسلک اجدادی را
(فرّخی یزدی)
از طرفی استبداد روزافزون حکومت محمدعلی شاه، آنچنان کار را بر فعالین سیاسی، نویسندگان و شاعران تنگ میکند که یا دچار حبس و تبعید شدند و یا برخی مانند میرزا آقاخان کرمانی (در دوره ناصرالدینشاه) و میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل (در دوره ی محمدعلی شاه) به شهادت میرسیدند. این مایه از استبداد و اختناق بعد از به قدرت رسیدن رضاخان نیز ادامه یافت و شاعرانی را که با ایجاد حکومت جمهوری از طرف رضاخان و الغای حکومت سلطنتی موروثی قاجار به او امید بسته بودند، ناامید کرد که ازجمله در شعر عارف منعکسشده است.
دوش دیدم شنل انداخته سردار به دوش همچو افعی زده میپیچم از اندیشهی دوش
خانهاش کاش عزا خانه شود ز آنکه نهاد پا به هر خانه از آن خانه برآورد خروش
(عارف قزوینی)