رنگِ سیاه در فرهنگ و اساطیر ایران

 

در سیاهی یافت صائب  خضر آب زندگی      هیچ دامانی به غیر از دامنِ شب ها مگیر


زندگی بشر اوّلیّه تحت تأثیر دو عامل روز و شب (تاریکی و روشنایی) قرار داشته است. با کشیده شدن پرده­ ی سیاه شب، انسان­ ها به دل غار­ها پناه می ­بردند و می­ آسودند. پیدایش نسل و بقاء آن در زیر چادرِ سیاهِ شب اتّفاق می­ افتاد ،و بشر فعّالیّت و تلاش خود را با این تکرار و توالی روز و شب هماهنگ می­ کرد. دوره ­ی اساطیری، دوره ­ی صراع خیر و شرّ،یا به اعتباری دوره ی نزاع میان مظاهر روشنایی و سیاهی است. اژدها، جانوری اساطیری، که در بسیاری از داستان های عامیانه به عنوان مظهر سیاهی و شرّ حضور یافته و نبردی که میان قهرمان و اژدها مطرح است، تعبیری است از کشمکش­ های انسان ابتدایی برای نیل به خودآگاهی. کلمات متعدّدی در زبان و ادبّیات ما از واژه­ ی سیاه و مظاهر آن مشتق شده اند. این کلمه در جاهایی مثل شب، ابر سیاه، چشم سیاه، زلف، خال، توتیا، مشک و ... معنای  مثبت؛ و در کلماتی نظیر؛ اهریمن، اکومن، اژدها، ضحّاک، افراسیاب، زاغ، آز، ظلمتِ بوجهل، نا امیدی، مرگ، گور، زندان و ... معنای منفی را به ذهن تداعی می کند. سیاهی که عبارت از ظلمت و نیستی است، وجه امکانیّت است. چون هرگز نیست، هست نمی گردد. مبدأ و منتهای کثرت، وحدت است. رنگ سیاه نشانه ­ی ابهّت، گوشه­ گیری، دلتنگی، مرگ و سوگ است و سکوت و خاموشی بدون آینده را مجسّم می کند. به معنی«نه» بوده، و نقطه مقابل «بله» رنگ سفید است. تیره ترین رنگ هاست، به بیان نظامی:

هفت رنگ است زیر هفت اورنگ / نیست بالاتر از سیاهی رنگ


کلیدواژه ها: رنگِ سیاه، اساطیر و فرهنگ.


نکته: این مقاله در مجموعه مقالات همایش «شناخت اساطیر ایران»، اردیبهشت 1387، دانشگاه آزاد واحد زنجان منتشر شده است.


 

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم دشتی شنبه 23 خرداد 1394 ساعت 19:53 http://http:abrbadmah.blogfa.com

دوست و همکار گرانقدر سرکار خانم مختاری
سلام
بسیار مسرور شدم
موفقیتت شما روزافزون !

سلام
سلامتی و سعادت شما دوست بسیار گرانقدرم آرزوی قلبی من است.
در پناه حق باشید!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.