ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
انواع اساطیر
دکتر اسماعیل پور در کتاب اسطوره بیان نمادین، با توجّه به کارکردهای گوناگون اسطوره، آن را به انواع مختلفی دستهبندی کرده است که مهمترین آنها به قرار زیر است:
1. اساطیر ریشه و بن: اساطیر ریشه و بن مربوط است به اسطورههای آفرینش یا جهان شناخت، آسمان، خورشید، زمین، ستارگان و انسان. این اساطیر در بارۀ خاستگاه و سرچشمۀ جهان است، در بارۀ آفرینش و آفرینندۀ کیهان و کلاً در بارۀ «سرآغاز» است.
2. اساطیر رستاخیزی: اساطیر مربوط به پایان جهان، ویرانی و نابودی آسمان و زمین و سیارات در پایان جهان، یا آتشسوزی نهایی کیهان را اساطیر رستاخیزی «فرشکردی» میگویند. این اساطیر پیش از هر چیز، سرچشمۀ مرگ را مطرح میکنند. مرگ انسان، هستی و کاینات. در بیشتر اسطورهها مرگ به معنی پایان زندگی نیست. در اساطیر، همیشه یک زمان ازلی هست که مرگ بدان راه ندارد. مرگ در نتیجۀ یک «خطا» و «پادافره» آن پدید آمده است، یا این که جهان بس پر جمعیّت شده است.
3. اساطیر نجاتبخشی: برخی از اسطورهها دربارۀ رستگاری و نجاتبخشی انسان و جهان است. نجات بخشان در اساطیر ایرانی به گونۀ اوشیدر، اوشیدرماه و سوشیانس در سه هزارۀ پایانی جهان ظهور میکنند. این نشان میدهد که در اساطیر ملل، همیشه امید به رستگاری نهایی و نیروهای خیر وجود دارد.
4. اساطیر ایزدان و باشندگان متعال: یکی از رایجترین نمونههای اساطیر در جهان اسطورۀ مربوط به هویت و زندگی ایزدان آسمانی است. این اسطورهها بیشتر از یک ایزد برتر و متعال سخن میگوید که در رأس ایزدان است و جایگاهی برتر دارد. مثل زئوس/ ژوپیتر، خدای خدایان، انکی/ مردوک، شهریار ایزدان و غیره. در ایران اهورامزدا در رأس امشاسپندان و ایزدان قرار دارد. میتره به نوعی همپایۀ اوست. در اساطیر مانوی، پدر بزرگی با زروان در رأس ایزدان است.
5. اساطیر قدّیسان: زندگی بسیاری از پیامبران باستان همچون کنفوسیوس، زردشت، بودا، مانی و دیگران در هالهای از روایات اساطیری قرارگرفته است.
6. اساطیر کاهنان و شهریاران: برخی از اسطورههای ملل، روایاتی است در بارۀ شهریاران و کاهنان مقدّس. از جمله روایت گیلگمش که هم شهریار بزرگ شهر اوروک و هم پهلوان نامدار آن سرزمین است که به جستجوی جاودانگی میشتابد و قهرمانیها میکند.
7. اساطیر بخت و تقدیر: انسان در اعصار باستان، چنین میاندیشیده است که پیوندی میان سرنوشت او و حرکت ستارگان وجود داشته است. پس چند و چون بخت و اقبال آدمیان را در چنبر گردش ستارگان میشمردند و اخترشناسی، بیتردید دارای بنمایههای اساطیری بود. در برخی از اساطیر، اقتدار خداوند بر سرنوشت کیهان مشهود است. در اساطیر یونان نیز زئوس چنین شخصیتی دارد، یعنی بر بخت و سرنوشت چیرگی دارد، امّا گاه فاقد آن است، از جمله نمیتواند حیات فرزند خویش، سارپدون را نجات بخشد.
8. اساطیر باززایی و نوشدگی: اساطیر کهن عموماً برای جهان، طبیعت و انسان زمانی ادواری قایلاند. بنا به اساطیر باستان استرالیا، انسان در لحظۀ تولّد دوباره به حیات مادی تجسّد مییابد. به هنگام تشرّف وارد زمان مقدّس میشود و در طول مراسم تدفین خود، باز به همان روح اصلی خویش بازمیگردد. این روایتهای اساطیری در بارۀ زمان کیهانی و ادواری را در اسطورههای دیگر قبایل نیز میتوان دید.
9. اساطیر یاد و فراموشی: اسطورههای یاد و فراموشی، بیشتر مربوط به سلسله مراتب جوامع باستانی است. آگاهی بنیادین از جهان و معرفت در باب عروج، چیزی نیست که هر کسی به آسانی بدان دست یابد. یاد، پایۀ زندگی و خلاّقیت است و فراموشی بن و سرچشمۀ خویش به منزلۀ هبوط در ظلمت و مرگ است.
10. اساطیر پهلوانان: بسیاری از اسطورهها در شرح حال و زندگی پرفراز و نشیب پهلوانان و قهرمانان یک سرزمین است. همۀ ما شرح چهرۀ شگفتآور و هیولایی رستم و عمر بسیار دراز وی را خواندهایم، ماجرای گذر او و اسفندیار از هفتخان، نبرد گرشاسب با اژدها که شرحش در اوستا و گرشاسبنامه آمده و اسطورۀ سوگآور سیاوش، همه در زمرۀ اساطیر پهلوانی است که بعدها به گونۀ داستانهای حماسی تجلّی یافتند. در اساطیر یونان، مضامین اساطیر پهلوانی را در سرگذشت هراکلس و آشیل میتوان یافت. به شکار شیر رفتن هراکلس، داستان دوازده خان، نبردهای شگفتآور او در پلوپنز، کرت، ترکیه، سرزمین هسپریها و اقامتگاه ارواح، سفر آشیل به تروا و مبارزات بیامان او و مرگ اندوهبارش به دست پاریس، در پی سرپیچی کردن از فرمان آپولون، همه در زمرۀ زیباترین درونمایههای اساطیری پهلوانی جهان است.
11. اساطیر جانوران و گیاهان: روایتهای مربوط به جانوران و گیاهان، در اساطیر جهان باستان و اعصار متأخر فراواناند. چه، بسیاری از جانوران و گیاهان در قبایل تقدّس دارند و نقش توتمی ایفا میکنند. حتّی ایزدان حیوانی و گیاهی نیز در این گروه از اساطیر به چشم میخورد، چه گیاه و جانور، جلوهای از قداستاند و در جادوی درمان، شکار یا کشاورزی، نقش مهم ایفا میکنند. (ر. ک. اسماعیل پور، ابوالقاسم، اسطوره بیانی نمادین: 1393: 71- 64).