ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
به یاد گلگون کفنان تپه ی بابا هادی در عملیات کربلای نه
به یاد سی و هفت سربازِ بی سر، که سر و جان خود را در راه مرام خود باختند...
به یاد کامل...
من در آن بیراه ، راهی دیده ام در شب دیجور، ماهی دیده ام
در جوار کربلا، در دشت خون دشتِ سرپُل، قتلگاهی دیده ام
******************
آن سپاهی گفت: این جا کربلاست کربلا در کربلا گویی، رواست
سی و هفت سربازِ بی سر، غرقِ خون چون شهِ لب تشنگان، سرها جداست
******************
آمدم، با مادرِ پیر آمدم از خودم، از دیگران، سیر آمدم
ناله و فریادِ تو، در کوه هاست شرمسارم که چنین دیر آمدم!
جبهه یعنی عرصه ی دلدادگی
یاد گل های بهاران زنده باد! یاد جنگ و شور و ایمان زنده باد!
یاد گلگون جامه های جبهه ها رهرروان راه قرآن زنده باد!
یاد مرغان طریق کوه قاف سالکان کوی عرفان زنده باد!
آن وفادارنِ پیمانِ الست آن وفا و عهد و پیمان زنده باد!
عشق ورزی با جمال لایزال گرمی بازارِ جانان زنده باد!
یاد شیدایانِ مستان وصال های و هوی جانفشانان زنده باد!
جبهه یعنی عرصه ی دلدادگی
این چنین عشق و چنین جان زنده باد!