نقد و داوری دربارۀ آثار ادبی زبان فارسی، دشوار است؛ زیرا در ایران سنت نقد و بررسی وجود نداشته است. برای رسیدن به مرحلة نقد درست ناگزیریم از پذیرفتن بسیاری از راه و رسمهای نقد ادبی که در زبانهای دیگر رواج دارد. ما امروز در مرحلة اقتباس هستیم تا برسیم به مرحلهای که از خود نیز ملاکهای نقد و بررسی به وجود آوریم. بهترین ناقد روزگار ما کسی است که بتواند آرای منتقدان اروپایی را به درستی با آثار ادبی فارسی تطبیق دهد. ...
ادامه مطلب ...
تحلیل گفتمان انتقادی که نخستین بار درسال1979هاج وکرس آن را مطرح کردند، از رهاوردهای تفکّر پسانوگرایی است که ریشه در آراء میشل فوکو دارد. این رویکرد زبانشناسی معتقد است که عواملی همچون بافت تاریخی، روابط قدرت و سلطهی نهادهای اجتماعی و فرهنگی و ایدئولوژیکی، متن یا صورت زبانی ومعانی جدید را به وجود می آورند.(آقاگل زاده، تحلیل گفتمان انتقادی، مقدمه)
تحلیل گفتمان انتقادی درصدد آن است که نشان دهد چگونه صاحبان قدرت درجامعه-قدرت حاکم یا قدرتهای پنهان-از طریق ابزارهای خاص بهویژه رسانههای جمعی واز جمله روزنامهها-که در همهی دورهها در شکلگیری افکار جامعه نقش مؤثّر دارند-و همچنین با کارکردهای گوناگون زبانی به گونه ای عمل کنند که سیاستهایشان درمیان مردم کاملاً مشروع جلوه کند و ضعف ها وکاستیها بسیارکمرنگ یا نادیده انگاشته شوند و بدین ترتیب در طیّ زمان ایدئولوژی موردنظر آنها از طریق گفتمانهای موردنظر و از طریق نهادهای مختلف اجتماعی در جامعه رسوخ نماید و مردم آنها را بدون هیچ مقاومتی بپذیرند و با اهداف قدرت حاکم همسو شوند.
ساختارهای گفتمانمدار مؤلّفههایی است که از طریق آنها دیدگاههای فکری و اجتماعی یا ایدئولوژیکی یعنی همان عقاید و ارزشهای نظاممند که در کلّ جامعه یا در بخشهایی از آن حاکم است، به صورت کارکردهای فکری-اجتماعی جلوه میکنند. این ساختارها در نظریّه هاج وکرس(1979)و فاولر(1991) عبارتند از: 1- انتخاب لغات وتعبیرات خاص(نامدهی)2- فرایند اسمسازی3-به کارگیری مجهول در برابر معلوم و یا برعکس4- بهرهگیری از الگوهای متفاوت جمله.
گفتمان مجموعهای از گزارههایی است که یک مفهوم کلی و مرکزی را در بر میگیرد و گفتمانکاوی عبارت است از شناخت روابط بین گزارههای گفتمانی که به طور کلی بر شرایط اجتماعی و محتوای ساختارها و واژهها اختصاص دارد (فرکلاف، 1387: 8). گفتمانکاوی رویکردی است که با ارزیابی سطوح گوناگون متن امکان دستیابی به درک و برداشتی جدید و عمیق از اثر را فراهم میسازد و قرائتی نو بر پایۀ زوایایِ پنهان و زیرین متن را ارائه میدهد که به تبع آن نگرش نسبت به جهان اثر گسترش مییابد.
گفتمانکاوی (Discourse Analysis) رویکردی بین رشتهای است که به مطالعۀ ساختارهای متون میپردازد و برای آن که چگونگیِ تکوین معنا را توضیح دهد ویژگیهای زبانی، اجتماعی و معنایی متون را بررسی میکند. این رهیافت برای مطالعات محتواکاوی زمینهسازی کرده و در بستر تحلیل خود به نحوۀ توزیع قدرت در ارتباطات، همچنین بررسی متن در بافت زبانی، اجتماعی و سیاسی توجه و تأکید دارد. نظریهپردازان معاصر این حوزه، بر این باورند که در محدودۀ گفتمان، الگوهایی همچون سازههای روایتی، توصیههای موضوعی و سرمشقهای معنایی و نشانگرهای زبانی پدید میآید که کلّیّت گفتمان را شکل میدهند. از این رو این نظریه از طریق تمرکز بر واژهها و واحدهای گفتمانی به توضیح واقعیّات، ذهنیات، ارزشها و امور خیالین میپردازد و بستر تحلیل همه جانبهای از نظام گفتمانی را فراهم میآورد (مکاریک،1390: 262ـ 260).
رویکرد گفتمانکاوی در صدد آشکارسازی از مفاهیم نهفتۀ متن است و به تحلیل زبانی متن، بررسی انسجام و معنای مرکزی متن پرداخته و به طور کلی همۀ عوامل شکل دهندۀ پیام را مورد کاوش قرار میدهد. در این رویکرد سه عامل 1ـ شناخت و اندیشه 2ـ عوامل تأثیرگذار در تعامل اجتماعی 3ـ کاربرد زبان، ابعاد اصلی تحلیل را تشکیل میدهند و وظیفه و هدف مطالعات گفتمانکاوی ارائۀ توصیف و تحلیلی یکپارچه از این سطوح گفتمان است (وندایک، 1387: 17).
در مطالعات گفتمان تفاوتهای نهادی بین متون مورد توجه قرار دارد و هر یک بر حسب ارتباط با حقیقت و ارزشمندی در بحث گفتمان تشخص یافتهاند «متون تاریخی به خاطر رابطهای که با حقیقت دارند تشخص مییابند زندگینامههای خودنوشت بر حسب اصالت فرضیشان در ربط با صدای مؤلفان تشخص مییابند و متون ادبی رابطۀ پیچیدهای هم با حقیقت هم با ارزشها دارند در یک سو متونی به حساب میآیند که حقیقتی را دربارۀ وضعیت انسان ارائه میدهند و در عین حال آن حقیقت را در درون فرم خیالی عرضه میکنند...» (میلز، 1382: 34) لازم به ذکر است که هدف از تجزیه و تحلیل متون بر پایۀ رویکرد گفتمانکاوی کشف معانی پیچیده و غیرعادی در متن نیست بلکه غالباً بر آشکارسازی ساختارهای پنهان متن تأکید و تمرکز میشود.
منابع
- فرکلاف، نورمن (1387)، تحلیل گفتمان انتقادی، ترجمۀ شعبانعلی بهرامپور، تهران: دفتر مطالعات و توسعۀ رسانهها.
- مکاریک، ایرناریما (1390)، دانشنامۀ نظریههای ادبی معاصر، ترجمۀ مهران مهاجر و محمد نبوی، چاپ چهارم،تهران: آگه.
- میلز، سارا (1382)، گفتمان، ترجمۀ فتاح محمدی، زنجان: هزارۀ سوم.
- وندایک، تئون (1387)، مطالعاتی در تحلیل گفتمان، ترجمۀ شعبانعلی بهرامپور، تهران: دفتر مطالعات و توسعۀ رسانهها.